★ ☆ روزگار تلخ ★ ☆

 عشق واقعی

 

 

 

 پسرکی بود عا شق دخترکی

 

 روزها گذشت و دخترک نیز عاشق شد

 

 

 هر دو عاشق   دلتنگ   بدون هم زندگی برا شون معنی نداشت

 گاهی اوقات که با هم  میرفتن بیرون اونقدر مست هم میشدن که  فراموش میکردن

 مردم دارن نگاه هشون میکنن .اونا همیشه وقتی همدیگه رو میدیدن عشق بازی را

 شروع میکردن اونقدر لذت میبردن

 که اگه یه روز از هم دور بودن از دلتنگی دق میکردن.

 روز ها میگذشت و اونا هم با روزگار عشقشون را نسبت به هم بیشتر بیشتر میکردن

  تا گذشت و روزی دخترک حالش بد شد و از حال رفت

 پسرک هول شده بود  نگران نمیدونست چی کار کنه

 سریع اونو به بیمارستان رسوند .

 دکتر وقتی اونو ماینه کرد رو به پسرک کرد و گفت با اون چه نسبتی داری؟

 پسرک سرش را بالا گرفت

 و گفت اون لیلی منه عشق منه من مجنونه اونم من عشق اونم . . .

 دکتر از صداقت پسرک خوشش آمد و به او

 گفت حالش خوبه فقط باید یک آزمایش بدهد .

 دخترک پس از به هوش آمدن وقتی پسرک را دید دردش را فراموش کرد.

 اون رفت و آزمایش داد .

 روزه بعد پسرک با جوابه آزمایش پیشه دکتر رفت .

 وقتی دکتر جواب آزمایش را دید دهنش قلف شده بود.

 رفت کنار پسرک و با کلی مقدمه چینی به پسرک گفت: . . .

 ناگهان دنیا برای پسرک سیاه شد.

 از حال رفت دیگه دوست نداشت چشماش را باز کنه

 تا نیمه های شب در خیابان ها قدم میزد قدم هایی  پر از نا امیدی

 حتی دیگر جواب تلفن های دخترک را هم نمی تونست بده .

 روزه بعد  با دخترک قرار داشت با نا امیدی رفت.

 برای این که دخترک ناراحت نشود  به عشق بازی هایش ادامه داد و هیچ نگفت.

 ولی دخترک از جواب آزمایش سراغ میگرفت و پسرک هر روز بهانه ای میاورد.

 هر روز افسرده و افسرده تر میشد تا اینکه دیگر دخترک تاب نیاورد و از او

 خواهش کرد که بگوید .

 اونقدر اسرار کرد که پسرک به او گفت :

اگر میخوای بدونی فردا بیا خونه مون  تا بهت بگم.

 دخترک تعجب کرد آخه تا حالا پسرک از او نخواسته بود که به خونشون برود.

  برای آرامش پسرک قبول کرد.

 روز بعد دخترک آمد.

 ابتدا کمی صحبت کردن و بعد از دقایقی پسرک روبه دختر کرد و به او  گفت:

 میخواهم امروز با هم س ک س داشته باشیم.

 ناگهان دخترک به خود آمد و گفت چی؟!

 پسرک گفت : س ک س

 دخترک بر خود افسوس میخورد که چرا به او اعتماد کرده و عاشق شده

 بلند شد و راه افتاد که برود

 ناگهان پسرک جلوی اون ایستاد و بهش گفت: باید امروز با هم س ک س داشته باشیم.

 دخترک سیلی محکمی به پسرک زد و به اون گفت خفه شو

 پسرک دستای اونو گرفت و با خواهش از او خواست

 دخترک با گریه میگفت میدونی الان اولین باری که به من دست زد ی

 تو پاک بودی اما چرا حالا ...

 پسرک نذاشت چیزه دیگه ای بگه

 پسرک اونو گرفت و به سمت اتاق خوابش برد.

 دخترک جیق میکشید.

 پسرک لباسهای اون را به زور در آورد و بعد از خودش را.

 دخترک جیق میکشید  التماس میکرد گریه اما . . .

 پسرک به دخترک تجاوز کرد و دخترک هیچ کاری نمی تونست بکند و

 فقط گریه میکرد به حال خودش که چرا. . .

 بعد از تمام شدن کارش کنار دخترک دراز کشید و اشکاش را پاک میکرد

 و آروم موهاش را نوازش میکرد.

 دخترک دیگر حتی توان نداشت دست پسرک را کنار بزند.

 فقط میگفت: خیلی پستی کثافت و به حرفاش ادامه میداد

 پسرک بعد از سکوتی طولانی به حرف اومد و با لبخندی معصومانه گفت:

 حالا دیگه منم ایدز دارم !!!!!!!!!!!!!!

 ناگهان دخترک ساکت شد هیچ نگفت و فقط به چشمانه پسرک خیره شده بود.

 با بغض سنگینی به پسرک گفت یعنی من . . .

 بغض شکست و اشک هایش جاری شد

 با خود میگفت : او چقدر عاشقم بود؟!

 پسرک اورا در آغوش کشید

 پسرک هم دیگر نمیتوانست او را ساکت کند

چون چشم های خودشم هم خیسه خیس بود.

 در آغوش هم عریان به خواب رفتند و فردا دیگر بیدار نشدند.

 بغض

 سکوت

اون بهترین دوستم بود



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






+ تاريخ پنج شنبه 28 دی 1391برچسب:, | ساعت16:9 | نويسنده mahsa,sh |


به نام خالق خوبي ها و زيبايي ها سلام من مهسا هستم 18 سالمه از شهر زيباييي بندر گناوه از اينكه به وبلاگ من سر زديد متشكرم اميدوارم لحظات خوشي را در وبلاگ من سپري كنيد.
ρrǿ.Ғ/ Є-м/ Ĥōмз

LinkTitle
عینک آفتابی مردانه
افزایش بازدید / تبادل لینک اتوماتیک رنک افزا با رتبه های 3 گوگل / تبادل لینک هوشمند
سايت تبادل لينك
حواله یوان به چین
خرید از علی اکسپرس
دزدگیر دوچرخه
الوقلیون

Archive
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391

Authors
mahsa,sh

Link
˙·٠•●♥یه دخی تنــــها♥●•٠·˙
گن لاغری
زندگي شيرين (احسان جوووووون)
يكي بود يكي نبود(فرناز جووووووووووون)
ღ♥ღ قایق کوچولوی من ღ♥ღ
شبکه ی اجتماعی کاربریاب
سفارش ساعت مچی
فروشگاه عینک افتابی
خط خطی های من...(صونا جوووووووون)
✿nilofaridarbaran✿(ابجی نیلوفر جون)
ღ♥ღتنها درخت جزيرهღ♥ღ(اقا رضا)
♥ღfreezing heart
ღ♥ღخاطرات روزانه ما 4 تاღ♥ღ
دوست داری شب عروسیت یه عروس رویایی بشی؟پس کلیک کن
بهترین وزیباترین عشقم
ღ♥ღ اشڪِـ پـنـهـاטּ ღ♥ღ(امیرحسین)
خريد ساعت مچي
يه گوشه دنج
خرید عینک افتابی
تنهایی(اقا مراد)
روزی روزگاری...(اقا سعید)
تك دختر
مهارت های زندگی
کلبه یه تنهایی(ارش جان)
عشق و گریه(مهسا و پارسا)
آنوشکای من (فرشته جوووووون)
عينك ويفري
دانلود بازي كم حجم
خرید عینک افتابی
هميشه انلاين
همه در هم
کلبه عاشقانه ی ما12تا
عینک ریبن
پخش آنلاین و دانلود فلیم و کلیپ در WeTheO.com
افزایش بازدید / تبادل لینک اتوماتیک رنک افزا با رتبه های 3 گوگل / تبادل لینک هوشمند
آوای سکوت
سايت تبادل لينك
بیقرار توأم و در دل تنگــــم گله هاست...
فارغ از عشق
ساعت دلتنگي من
دلنوشته هاي خاكي من
عاشقانه
%عشق من وتو%
تنهایی من
احســـ ــاس بارانـــــی
دلنوشته
خرید عینک افتابی
دختر استقلالي
عشق در يك كلام
ساعت مچی زنانه
كارت پستال درخواستي قاصدك
.....تنهايي
گذر عمر
اوای سکوت
چت روم ايرانسلي ها
خرید ساعت کاسیو
ساعت مچی مردانه کاسیو
وبلاگ درهم بر هم
اموزش هاي گوناگون در بازار يابي
كيان اسپورت
<نمکدون>
عشق هرگز نمی میرد
life(اقا کاوه)
شبكه بزرگ مجازي معين چت
دختري در مه(فرناز جووووووون)
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روزگار تلخ و آدرس bitterdays.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






Designed by

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 55
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 61
بازدید ماه : 345
بازدید کل : 68400
تعداد مطالب : 127
تعداد نظرات : 191
تعداد آنلاین : 1



دوستت دارم-علي جهانيان

كداهنگ براي وبلاگ









































کد ساعت فلش


دریافت کد قفل کلیک راست

کد کج شدن تصاویر

کد متحرک کردن عنوان وب